ماجراهای شهرزاد و زندگیش!

.

آخرین پست وبلاگ

1400/9/13 20:22
نویسنده : دکتر شهرزاد
500 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه کسانی که همسرم رو دنبال میکردید.

من مهرداد هستم، همسر شهرزاد، پزشک زنان و زایمان.

نگاه کردم و دیدم آخرین حضورش در اینجا، هفتم آذرماه بوده. ما قرار داشتیم هر اتفاقی برای هرکدوممون افتاد اون یکی تمام اکانت های مجازیش رو  پاک کنه و به دوستان مجازیش بگه که اون رفته.

دکتر شهرزاد، اون اسمی که شما میشناختیدش، روز هشتم آذرماه در اثر تصادف همراه با دخترش از این دنیا رفت.

ممنون که حرفهاش رو میخوندید. اون خیلی اینده داشت و چشم انتظار دخترمون بود من حالا هردوشون رو باهم از دست دادم.

....

ممنون از همتون. بدونید که دیگه خبری از شهرزاد نیست. من چند روز دیگه میام و کامنت های احتمالی رو جواب میدم. 

خدانگهدار

پسندها (4)

نظرات (25)

سایهسایه
13 آذر 00 20:40
خانم دکتر......
◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦
14 آذر 00 9:14
نمیدونم چرا احساس میکنم سر کاریه چون کسی که همسرش و فرزندش رو از دست داده ۵ روز بعد نمیاد وبلاگ بنویسه البته نمیشه قضاوت&zwnj کرد عجیبه واقعا... چه طور؟

14 آذر 00 11:12
حسی بهم میگه حق با آناهید هست...ولی خب اگه واقعیت باشه حرفتون من بهتون تسلیت میگم نمیدونم حقیقته یا نه اما حسی بهم میگه حرفاتون راسته چون بعضی ها من رو تو وبلاگ قبول ندارن همونطور که ممکنه به شما شک کنن... ولی خب نمیدونم جوری که شما نوشتید فکر نکنم یه آقا اینطور بنویسه...به نظرم مدل نوشتنتون مثل یه بچه ۱۳_14 ساله هستش درکل مطمئن نیستم

14 آذر 00 11:44
وای خیلی ناراحت شدم واقعا چطور

14 آذر 00 11:44
نخیر آناهید خانم اینجا نی نی وبلاگه جای تهمت الکی نیست بدبخت اگر راست بگه و واقعا فوت کرده باشه چی؟

14 آذر 00 11:46
هقققققق خیلی براتون ناراحت شدم تسلیت🖤
مادر خانه دارمادر خانه دار
14 آذر 00 12:37
سلام من تازه الان این پست را خوندم و از قبل آشنا نبودم با وبلاگ خانم دکتر . واقعا درد آوره از دست دادن دو تا عزیز همزمان .خدا بهتون صبر بده .🖤

14 آذر 00 13:21
بهار جان هرچی باشه فضای مجازیه ممکنه بعضی ها دروغ بگن...من به ایشون تهمت نمیزنم ولی نه کاملا به حرفشون اعتماد دارم نه بی اعتماد هستم بعدشم بدبخت یعنی چی؟😐 خودت دوست داری یکی بهت بگه بدبخت😐💔واقعا که... من الان به دوچیز مشکوکم...اول اینکه به قول آناهید چجوری بعد ۵ روز پست گذاشتید و یکمی هم به طرز نوشتنتون مشکوکم درهرحال اگه حرفتون واقعیت باشه تسلیت میگم و مارو همدرد خودتون بدونید(وبلاگ خانم دکتر؛ وبلاگ مورد علاقه من بود شاید خیلی ایشون رو نمیشناختم و فقط فالورشون بودم ولی خب خیلی خودشون و وبلاگشون رو دوست داشتم و دارم❤)

14 آذر 00 14:05
سانا خانم من منظورم از بدبخت یک اصطلاحه اگر زن کسی فوت کرده باشه یا دردسری براش ایجاد شده باشه میگن بدبخت چون بهش بدبختی رسیده الانم چون زن ایشون فوت کرده بهشون گفتم بدبخت منظور من رو خوب گرفتی شما اصلا که میای از کلمه ی من ایراد میگیری؟

14 آذر 00 15:45
هرچی باشه از نظر من بدبخت واژه خوبی نیست بعدشم من ۳ سال از تو بزرگترم نمیخواد بهم چیز یاد بدی
◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦
14 آذر 00 15:48
البته ۵ سال سانا جان. چون بهار هنوز ۱۲ ساله نشده. و این که باهاش بحث نکن. این کلا میخواد از زمان جریان پست از لیدی باگ متنفرم  به من گیر بده
◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦
14 آذر 00 15:50
سبک نوشتار ایشون خیلی عجیبه. به نظر من واقعی نیست. بعد از ۵ روز کسی که همسر و فرزندش رو از دست داده بیاد تو نی نی وبلاگ و...

14 آذر 00 16:03
من به شما چیزی یاد ندادم شما شروع کردی و از کلمه ی بدبخت گفتن من ایراد گرفتی درحالیکه کلمه ی بدبخت فقط یک اصطلاحه و معلومه که شما این رو نمیدونی من که قصد بحث کردن با کسی ندارم 🤷🏼&zwj♀️ ربطی هم به بزرگ بودن و کوچیک بودن نداره مهم اینه شما معنی کلمه ی بدبخت رو خوب نمیدونی که میای بیخودی از این حرف من ایراد میگیری ای کاش سرمون تو کامنت خودمون باشه و به کامنت دیگران کاری نداشته باشیم من گفتم بدبخت و اگر دونسته باشی بدبخت یعنی کسی که براش دردسری چیزی ایجاد شده باشه ایشونم زنشون فوت کرده دارم میگم بدبخت لطفا سرتون تو کامنت خودتون باشه🤷🏼&zwj♀️
◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦
14 آذر 00 16:06
یکم عجیبه داستان این وبلاگ حالا که دقت میکنم. همه چیز به شدت سریع اتفاق افتاد. اول فقط داستان زایمان بعد یه مدت خیلی کوتاه بارداری. چند روز بعد دوقولو شدن بچه ها و مردن یکی شون و در عرض ۴ ماه از شروع وبلاگ فوت خودشون و بچشون اونم در اثر تصادف! یکم عجیب غریبه. بعد ۵ روز از فوت کردنشون یک کسی اومده گفته من مهرادم صاحب وبلاگ ۵ روز فوت کرده و من بعد ۵ روز از فوت زن و دخترم گوشی دست گرفتم اومدم نی نی وبلاگ
Raha:)Raha:)
14 آذر 00 20:24
بهار جون من قصد بی ادبی و تهمت ندارم اما بهتره که ما به بزرگتر های خودمون احترام بزاریم تا اون هم به ما احترام بزارن

14 آذر 00 20:46
رها خانم میشه لطفا بحث بزرگ تر رو نیاری کیوت؟ ازین حرفا هزار بار شنیدم من خیلی مودبانه گفتم تقصیر خودشونه که شروع کردن و این قضیه رو دارن کشش میدن لطفا وقتی معنی کلمه ی بدبخت رو نمیدونن الکی رو کامنت من دخالت نکنن من خیلی مودبانه گفتم کسی بی احترامی میکنه که به کامنت دیگران کار داره کاشکی سر دیگران به کامنت خودشون باشه نه کامنت من🤝🏻

14 آذر 00 20:51
خبب من فقط میتونم بگم بهار واقعا دیوونه شدی خدا شفات بده😐💔 چقدر بهت گفتم خودتو درگیر تیزهوشان نکن؟ بفرما اعصابتو کلا قاطی کرده👎بعدشم تو خودت اول اومدی از کامنت آناهید ایراد گرفتی😒
◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦
14 آذر 00 20:56
سانه تو چه ساده ای تیزهوشان کجا بود بهار از تیزهوشانی بودن فقط استرس دارم گفتنش رو بلده

14 آذر 00 20:57
سانا جون من از کامنت آناهید ایراد گرفتم نه از کامنت شما اگر آناهید مشکلی داشته باشه خودم جوابش رو میدم پس به نظرت بهتر نیست تو کامنتای دیگران آدم دخالت نکنه چی میگه👐🏻؟ خب مجبورم الان به نظرت برم مدارس نمونه دولتی سطح پایین بهتره یا مدارس سطح بالا؟🤷🏼&zwj♀️  

14 آذر 00 21:19
منظورم اینه تو خودت چرا میری به آناهید گیر میدی بعد من به تو فقط یه تذکر خشک و خالی دادم بعد چند ساعت قشنگگگگگ منو شستی الان پهنم کردی دارم خشک میشم😐 خب برو مدرسه سطح بالا...چیکار کنم؟ اصلا به من چه؟ برو خوش باش و اینو فراموش نکن که به خاطر یه جمله کوچیک کل نی نی وبلاگو زیر و رو نکنی😐

14 آذر 00 21:21
اینم بگم که کلا من چیز خاصی نگفتم که انقدر بزرگش کردی به قول آناهید شما با همون پستش که درباره لیدی باگ بود باهاش قاطی کردی منم چون طرف آناهید بودم و هستم با منم درافتادی😐

14 آذر 00 21:22
وات د فاز؟ خودت داری میگی آخر خودتو برای این تیزهوشان میکشی😑

14 آذر 00 21:23
منم جوابت رو دادم دیگه😐

14 آذر 00 21:25
چه ربطی به طرفدار بودن کس دیگه داره آدم باید طرفدار همه باشه نه فقط یک نفر الان شما طرفدارشی به من چه باید به کامنتای دیگه گیر بدی؟ اصلا من دیگه حرفی ندارم بای😐

14 آذر 00 21:31
باشه بای😐واقعا قاطی کردی